دلایل شکست کسب و کارها در فضای مجازی و راهکارهای آن چیست؟

ممکن است موارد زیادی را در اطراف خود دیده باشید که در گذشته تلاش کردند کسب و کار آنلاین داشته باشند، یا این‌که کسب و کار آفلاین و فیزیکی داشتند و قصد فعالیت در فضای مجازی داشتند تا بتوانند مشتریان بیش‌تری پیدا کنند، ولی متاسفانه موفق نشدند. در این‌جا این سوال پیش می‌آید که چرا برخی در فضای مجازی موفق می‌شوند و بسیاری ناموفق؟ زنجیره صحیح و فوت کوزه گری چیست؟ در این مقاله تصمیم داریم در رابطه با دلایل شکست کسب و کارها در فضای مجازی صحبت کنیم و راهکارهای لازم برای جلوگیری از این بحران را بیان کنیم.

همچنین در انتهای این مقاله ویدئوهایی برای شما تهیه کردیم، در صورت تمایل می‌توانید این ویدئوها را مشاهده کنید.

 

دلایل شکست کسب و کارها چیست؟

اگر بخواهیم در یک کلام دلایل شکست کسب و کارها را بگوییم، دلیل شکست و عدم موفقیت این کسب و‌کارها به دلیل عدم رعایت زنجیره موفقیت است.

 

اما زنجیره موفقیت چیست؟

زنجیره یا حلقه موفقیت سه پارامتر اصلی دارد، این سه پارامتر عبارت است از انجام صحیح مطالعات اولیه، اجرای درست کارها و پروموت کردن و دیجیتال مارکتینگ صحیح و مناسب.

 

چه کار باید انجام داد تا کسب و کار ما برای ورود به فضای مجازی با شکست مواجه نشود؟

در واقع زمانی که می‌خواهید به عنوان یک کسب و کار وارد فضای مجازی شوید، برای این‌که کسب و کار شما شکست نخورد، زنجیره موفقیت باید به درستی انجام شود. از آنجایی که گفتیم عدم رعایت زنجیره موفقیت از دلایل شکست کسب و کارها است.
در این زنجیره، مطالعات اولیه باید به شکل صحیح انجام شود، سپس آن چیزی که ما می‌خواهیم در فضای مجازی داشته باشیم، به درستی اجرا شوند و پروموت شوند و در نهایت دیجیتال مارکتینگ به شکل صحیح و مناسب انجام شود. یکی دیگر از دلایل شکست کسب و کارها نداشتن مطالعات اولیه از بازار است.

اگر هر کدام از این حلقه‌ها حضور نداشته باشند یا به درستی اجرا نشوند، احتمال شکست کسب و کار ما را در فضای دیجیتال به شدت بالا می‌برند.
زمانی که ما مطالعه بازار انجام نمی‌دهیم و مستقیم وارد مرحله اجرا می‌شویم یا می‌خواهیم یک مدل کسب و کار موفق را کپی کنیم، بدون داشتن زیر ساخت‌های مناسب و بدون انجام دادن مطالعات بازار، نمی‌توانیم به خوبی آن مدل کسب و کار را اجرا کنیم و موفق نخواهیم شد.

 

 

مطالعات اولیه چیست؟

اگر بخواهیم در رابطه با مطالعات اولیه صحبت کنیم، مطالعات اولیه در سطح وسیع به معنای طراحی پلن بازاریابی می باشد. ولی اگر بخواهیم به صورت خلاصه و به زبان ساده این مساله را تعریف کنیم، مطالعات اولیه چندین بخش دارد که عبارت است از:

 

محصول مناسب تعریف کنید.

کاری که شما باید در قسمت مشاهده و مشاوره انجام دهید این است که محصول خوب تعریف کنید. در واقع باید محصول خوب و با کیفیت مرغوبی داشته باشید. محصول به معنای ترکیب کالا، خدمات، خدمات پس از فروش، تحویل کالا و حال و هوایی هست که محصول شما به مخاطب می‌دهد. همه این موارد در کنار همدیگر یک محصول خوب را ایجاد می‌کند.

طراحی محصول امروز تبدیل به یک دانش و شغل حرفه‌ای تبدیل شده است. کسب و کارهایی موفق هستند که جامعه هدف خود را به خوبی بشناسند و بتوانند بر اساس جامعه هدف خود یک محصول مناسب را تعریف کنند. برای شناسایی جامعه هدف، لازم هست که گام‌های بخش‌بندی بازار و هدف گذاری آن را به خوبی بشناسید.

 

قیمت مناسب برای محصولات تعیین کنید.

شما باید در این بخش قیمت مناسب برای محصول خود تعیین کنید. به این معنا که مشتری احساس کند کالا و خدماتی که دریافت می‌کند را با بهترین شرایط و بهترین قیمت دریافت کرده است. قیمت‌ گذاری کاری حساس هست و باید حتما با بررسی‌های دقیق و کارشناسی شده فرآیند قیمت گذاری مناسب انجام شود.

قیمت گذاری باید به گونه‌ای باشد که هم برای کسب و کار شما سودآور باشد و هم مشتری راغب به پرداخت آن قیمت به ازای محصول یا خدمات ارائه شده باشد. برای قیمت گذاری استراتژی‌های مختلفی وجود دارد که شما باید بر اساس پارامترهایی مانند بازار هدف، نوع محصول و وضعیت کسب و کار نوع استراتژی قیمت گذاری مناسب را برای خود انتخاب کنید.

 

پروموشن جذاب ارائه دهید.

در این مرحله شما باید پروموشن‌، پیشنهادها و مشوق های جذابی باید داشته باشید تا بتوانید جامعه هدفی که این محصول برای آن‌ها مناسب است را شناسایی کنید. جامعه هدف یا مشتری هدف آن کسی هست که محصول شما می‌تواند نیازهایش را پاسخ دهد و تمایل دارد محصول شما را بخرد. شناسایی جامعه هدف بسیار مهم است زیرا اگر این گام به درستی انجام نشود عملا تمامی فعالیت‌های شما ثمر و نتیجه‌ای نخواند داشت. زیرا فعالیتهای بازاریابی شما به جای این‌که بر روی مشتریان هدف متمرکز شده باشد بر روی کسانی انجام می‌شود که علاقه یا نیازی به محصول شما ندارند و آن را نمی‌خرند.

برای تشویق مخاطبان می‌توانید از انواع روش‌های مختلف بسته به شرایط و هدفی که دارید استفاده کنید. به عنوان مثال یکی بخر، دو تا ببر! یا تخفیف بر اساس میزان خرید مشتریان، یا ارائه تخفیف‌های جذاب به مناسبت‌های خاص مانند روز مادر، روز پدر و غیره که شما می‌توانید بین انواع 30 مورد پروموشن تعریف شده در علم بازاریابی و تبلیغات، بسته‌های پیشنهادی مورد نظر برای ترغیب مشتریان به خرید را طراحی کنید.

این مواردی که بیان کردیم خلاصه‌ی کاری است که در پلن بازاریابی دویست میلیون تومانی اتفاق می‌افتد و شما باید باید بتوانید این قسمت را به درستی انجام دهید تا بتوانید گام‌های بعدی را به درستی انجام دهید.

شما می‌توانید خود با طراحی صحیح پلن مارکتینگ این کار را انجام دهید یا از مشاور حرفه‌ای استفاده کنید. با ما تماس بگیرید.

 

تعیین جایگاه بازار در دیجیتال مارکتینگ

بخش پنجم : تعیین جایگاه در بازار

در سری مقالات “دیجیتال مارکتینگ چیست؟” با مراحل دیجیتال مارکتینگ آشنا شدید. آموختید که برای یک آغاز حرفه‌ای باید تحلیل بازار انجام داده تا با شناخت کافی گام بردارید. سپس در گام‌های به بخش بندی بازار و هدف گذاری بازار خود پرداختید تا بتوانید مشتریان خود را هر چه دقیقتر شناسایی کنید. گام بعدی در روند دیجیتال مارکتینگ، پوزیشنینگ یا تعیین جایگاه بازار است. این گام بسیار مهم بوده و در گذشته تحت عنوان برندینگ شناخته می شده است. در واقع هدف کسب و کار در گام پوزیشنینگ مشخص کردن جایگاه برند خود در بازار و در نتیجه ایجاد جایگاه اختصاصی در بین مشتریان می‌باشد.

تعیین جایگاه در بازار

چرا تعیین جایگاه بازار مهم است؟

بدون پوزیشنینگ یا تعیین جایگاه بازار فرآیند تاثیرگذاری درازمدت بر مخاطب و درنتیجه افزایش میزان فروش در اثر برند شدن کسب و کار رخ نمی دهد. بدون پوزیشن کردن یک کسب و کار خدمت یا کالایی را اصطلاحا به شکل فله‌ای عرضه می‌کند که در صورت تغییر نام آن تفاوتی برای مشتریان ایجاد نمی‌شود.

با پوزیشنینگ در واقع مشخص می‌شود که کسب و کار  قصد دارد با چه گروهی از مشتریان و در چه جایگاهی محصولات خود را ارائه نماید. در این مرحله شما تعیین می‌کنید محصول شما در ذهن مخاطب چه جایگاهی دارد. آیا محصول در ذهن مخاطب در سطح بالا قرار دارد، در سطح متوسط قرار دارد و یا در سطح پایین.

به عنوان مثال یک خودرو را در نظر بگیرید که مخصوص جوانان است و با هزینه تقریبی متوسط رو به بالا تهیه شده است. در اینجا ارائه دهنده خودرو این گروه از مشتریان را هدف گذاری نموده است و خود را با یک محصول معین و ویژگی‌های مشخص آن در ذهن مشتری پوزیشن می‌کند.

رابطه جایگاه سازی با برند شما چیست؟

در واقع در یک فرآیند دیجیتال مارکتینگ موفق، برند باید به مرحله‌ای رسیده باشد که با طرح این پرسش برای گروه خاص از مشتریان که چه کالایی را مناسب خود می‌دانند؛ بلافاصله نام آن برند و محصول به عنوان یکی از گزینه‌ها به ذهن مشتریان بیاید. دست یابی به این امر آسان نبوده و کسب و کار باید از روزهای آغازین شروع به کار خود تلاش کند با روش‌های صحیح دیجیتال مارکتینگ و پوزیشنینگ برای کسب و حفظ چنین جایگاهی تلاش نماید.

هنگامی که شما بر ساختن جایگاه محصول خود در ذهن مخاطب کار می‌کنید، در واقع می‌خواهید تصور و ذهنیت آن‌ها را نسبت به برند خود بسازید. هدف شما در جایگاه سازی نشان دادن ارزش خاصی از محصول شما است که در محصول رقبا نمی‌توان به ان دست یافت و همین تفاوت موجب می‌شود برند شما در ذهن مخاطب نقش ببند.

جهت کسب اطلاعات بیش تر در خصوص روش ها و مراحل دیجیتال مارکتینگ و درک بهتر موضوع تعیین جایگاه بازار در دیجیتال مارکتینگ به سایر مقالات این مجموعه در لینک زیر مراجعه نمایید.

هدف گذاری بازار در دیجیتال مارکتینگ

بخش چهارم

تاکنون در سری مقالات “دیجیتال مارکتینگ چیست” با بازاریابی دیجیتال و مراحل کلی آن آشنا شدید. هم‌چنین درباره مراحل تحلیل بازار و بخش بندی بازار جهت استفاده بهینه از منابع و نزدیک شدن به مشتریان هدف خود مطالعه نمودید.  گام بعدی در این مسیر، هدف گذاری بازار است. یک کسب و کار با تحلیل بازار وضعیت کلی آن و مشتریان خود را ارزیابی می‌نماید. سپس در فرآیند بخش بندی بازار گروه های مختلف مشتریان را شناسایی می‌کند. در گام هدف گذاری بازار نیز گروه‌های موردنظر خود را طبق اصول دیجیتال مارکتینگ انتخاب کرده و بر روی بخش های انتخاب شده و مشتریان هدف متمرکز می‌شود.

هدف گذاری در بازار

 

چرا باید در بازار هدف گذاری کنید؟

در واقع در این گام از دیجیتال مارکتینگ بخش‌های انتخابی از جامعه مشتریان هدف باز هم کوچکتر می‌شود. در این صورت است که می‌توان به طور متمرکز و مستقیم در ذهن و قلب مشتریان هدف نفوذ کرد. در نتیجه این موضوع انتقال پیام در روند بازاریابی، تبلیغات و دیجیتال مارکتینگ به مشتریان به طور کامل صورت خواهد گرفت.

از مهم ترین دلایل برای هدف گذاری بازار صرف بودجه تبلیغات و بخصوص دیجیتال مارکتینگ در بخش هایی ست که بیش ترین بازگشت سرمایه را برای کسب و کار به دنبال خواهند داشت. به این وسیله می توان پروموشن ها را نیز به طور هدفمند طراحی کرد.

به عنوان مثال مک دونالد بزرگ ترین رستوران زنجیره ای در جهان هنگامی که بخش اصلی مشتریان آن را نوجوانان، جوانان و خانواده هایی عموما با فرزندان کم سن و سال تشکیل می داد؛ در محیط رستوران های خود امکاناتی مانند “اینترنت رایگان”، “وعده غذایی شاد” که به نحوی شامل شخصیت های کارتون های والت دیزنی می‌شد، “محل بازی کودکان” و… را ارائه داد. اما با گذشت سال‌ها هنگامی که جامعه مشتریان آن به افراد میانسال تغییر یافت و با کاهش فروش مواجه گردید؛ در هدف گذاری جدید خود منو غذایی سالم‌تر و انواع قهوه را گنجاند.

به این ترتیب در دیجیتال مارکتینگ هدف گذاری بازار در مقاطع زمانی مختلف جهت صرف صحیح و دقیق سرمایه و جذب مشتریان بیش تر بسیار حیاتی خواهد بود.

جهت کسب اطلاعات بیش تر و آشنایی با سایر مراحل دیجیتال مارکتینگ به دیگر مقالات این مجموعه در لینک های زیر مراجعه نمایید.

تحلیل بازار در دیجیتال مارکتینگ

بخش دوم : تحلیل بازار

واقعیت آن است که بازاریابان به دنبال شناسایی مخاطبان و نیازمندان احتمالی به محصولات خود هستند و تلاش می‌کنند مراکز تجمع این افراد را شناسایی کرده و به روشی آن‌ها را از وضعیت محصولات خود آگاه سازند. بازاریابان به دنبال ایجاد شرایط فروش و هم‌چنین تکرار در خرید مشتریان می‌باشند.

دیجیتال مارکتینگ شامل چه مراحلی است؟

مکاتب مختلف و متنوعی در بحث بازاریابی وجود دارند. یکی از این مکاتب که با نگاهی جامع، تجویزی و به صورت مرحله به مرحله فرآیند مدیریت بازاریابی را بیان می‌کند، مدل بازاریابی فیلیپ کاتلر می‌باشد. بدین منظور جهت بازاربابی باید فرآیند طراحی، اجرا و کنترل صورت گیرد. این مکتب در بخش طراحی مراحل مختلفی شامل تحقیقات بازار، تقسیم بندی بازار، انتخاب مشتری هدف، فرآیند طراحی آمیخته بازاریابی که خود متشکل از پارامترهای مختلفی بوده و بر خرید مخاطب تاثیرگذار هستند،را تعریف کرده است. سپس مرحله اجرای فرآیندهای طراحی شده صورت گرفته و همواره کنترل و ارزیابی امور انجام شده، باید در مراحل کاری قرار گیرد.

تحلیل بازار در دیجیتال مارکتینگ چگونه است؟

اولین گام جهت تدوین برنامه دیجیتال مارکتینگ برای یک کسب و کار پس از شناخت استراتژی‌های آن، تحلیل بازار است. تحلیل بازار یک کار کارشناسی است که شناخت جامع و دقیقی از وضعیت بازار بدست می‌دهد. آگاهی از ذائقه و نیاز مشتریان، جهت فروش محصول، امری ضروری است. با شناخت کامل مشتریان می‌توان گام های بعدی را بدرستی برداشت.

تحلیل-بازار-در-دیجیتال-مارکتینگ

بنابراین در فرآیند تحلیل بازار، باید از ذهنیت مخاطب، قیمتی که حاضر است بابت ارزش محصول شما پرداخت کند، نیاز و علایق او آگاه پیدا کرد، هم زمان باید عملکرد رقبا را مورد بررسی قرار داده، تا نقاط ضعف را خود در مقایسه با آن‌ها به دست آورده و درصدد اصلاح و بهبود این نقاط برآییم. هم‌چنین اطلاع از روندهای موجود در بازار، مراکز تجمع مشتریان، بایدها و نبایدها و بسیاری موارد دیگر، موجب میشود تا مرحله تحقیق و تحلیل بازار، یکی از آیتم‌های اساسی و زیربنایی موفقیت یا عدم موفقیت یک کسب و کار را تشکیل دهد.

اهمیت تحلیل بازار در دیجیتال مارکتینگ چیست؟

در گذشته نه چندان دور شاید این موضوع به خصوص افرادی که به کار اجرایی اعتقاد داشتند، معنا نداشت. اما امروزه آغاز یک کسب و کار بدون تحقیقات حرفه‌ای، ریسک بزرگی را در ادامه مراحل کار ایجاد کرده و منجر به رخداد شکست‌های بعدی می‌شود. هم‌چنین با تحقیق و تحلیل بازار، دید خود را گسترش داده و موارد بیش‌تری جهت سرمایه گذاری بالاتر و حرفه‌ای‌تر میابید.

هرچند تحقیقات بازار برای گام تحلیل بازار در یک پروژه دیجیتال مارکتینگ در کشور ما نقاط کنترلی بسیاری دارد. و جامعه در برابر ارائه کامل و صحیح اطلاعات تا حدودی از خود مقاومت نشان می‌دهد؛ با این وجود روش‌هایی برای رسیدن به نتایج نسبتا مطلوب وجود دارد.

چنانچه مرحله تحلیل بازار به درستی انجام شود نه تنها شناخت مناسبی از وضعیت کلی بازار را می دهد بلکه به کمک آن می‌توان از قابل قبول بودن میزان رشد و توسعه کسب و کار در آینده اطمینان حاصل کرد.

جهت کسب اطلاعات بیشتر در خصوص سایر گام های دیجیتال مارکتینگ به دیگر مقالات این سری با عنوان “دیجیتال مارکتینگ چیست؟” مراجعه نمائید.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

بخش اول : معرفی مراحل دیجیتال مارکتینگ

امروزه مسئله دیجیتال مارکتینگ از جمله داغ ترین مباحث در زمینه بازاریابی است. می توان گفت کم‌تر کسب و کاری وجود دارد که اندکی پس از آغاز به کار ایده‌ی توسعه بازار خود را از طریق دیجیتال مارکتینگ در سر نپرورانده باشد.

در این سری از مقالات سعی شده است تا بازاریابی به طور خاص از منظر دیجیتال مارکتینگ بررسی شود و علاوه بر ذکر مفاهیم تئوریک به زبان قابل درک، نمونه‌های عملی و تجارب با ارزش از زاویه دید یک مدیر ارشد با سابقه‌ی سال‌ها فعالیت در حوزه دیجیتال مارکتینگ نیز گنجانده شود.

با توجه به گسترش ارتباط مردم و حضور آن‌ها در رسانه‌های دیجیتال مانند موبایل و وب، بازاریابان متوجه شدند می‌توانند برای بازاریابی محصولات و خدمات خود از این مسیر استفاده نمایند. در واقع در فضای بازاریابی به دنبال محلی هستیم که توجه مخاطب در هر عرصه و زمانی به آن جلب شود.

بیلبوردهایی که در اتوبان‌ها نصب شده‌اند، پاسخی به حضور مخاطبین در بزرگراه‌ها و ترافیک هستند و هدف استفاده از توجهی است که می‌توانند داشته باشند. دیجیتال مارکتینگ نیز بدین شکل به وجود آمد. با توجه به حضور مخاطب در فضای دیجیتال رسته‌ای از ابزارها با ویژگی‌های خاص خود به وجود می‌آیند تا بتوانند در فضای دیجیتال به اقدامات بازاریابی بپردازند.

دیجیتال مارکتینگ (بازاریابی دیجیتال) چیست؟

دیجیتال مارکتینگ نوعی از بازاریابی است که به جای رخداد در فضای واقعی در فضای دیجیتال اتفاق می افتد. هرچند برای یک کسب و کار تفکیک این دو مورد چندان صحیح نیست. زیرا  هر کسب و کار دارای برنامه بازاریابی مشخص است که در آن برخی از حرکات بازاریابی و نقاط تماس (touch point) به دلیل آنلاین بودن مشتریان از طریق دیجیتال مارکتینگ و فضای آنلاین صورت می‌گیرد.

قبل از آن که بخواهیم وارد بحث دیجیتال مارکتینگ شویم، باید با بازاریابی آشنایی پیدا کنیم. بازایابی نگرش ‌های مختلفی دارد. برخی ممکن است بازاریابی را با مفهوم ویزیتوری اشتباه بگیرند. بازاریابی به معنای یافتن بازارهای جدید و هم‌چنین مشتریانی که به محصولات و خدمات ما نیاز دارند، می‌باشد.

بازاریابی چیست؟

بازاریابی دارای مکاتب و مراحل مختلفی است. اما جامع‌ترین و تجویزی ترین و مرحله‌بندی‌ترین بازاریابی متداول فیلیپ کاتلر می‌باشد. تعریفی که کاتلر از بازاریابی ارائه می‌دهد :”بازاریابی طیف وسیعی از فعالیت هایی است که به قصد انجام مبادلاتی که به تأمین اهداف انفرادی و سازمانی منجر گردد؛ صورت می گیرد. “به زبان ساده هر کسب و کاری دارای تعدادی محصول (خدمات یا کالا) بوده و به دنبال ارائه بیش تر و بهتر محصولات خود است.

در مدل فیلیپ کاتلر عملا شما از یک مسیری وارد شده، با تحقیقات بازار و پیچیدگی‌های بازار شروع می‌کنید. پس از جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز، فرایند خود را برای تشکیل بازار هدف و انتخاب بازار هدف آغاز کرده و بر روی مشتریان هدف متمرکز می‌شوید. در مرحله بعد چند فرآیند هم زمان انجام می‌شود، محصولات و خدمات، قیمت گذاری‌، مشوق های مشتری ،گستره توزیع و پخش و موارد دیگر مشخص می‌شوند. پس از آن وارد مرحله اجرا شده و همواره به کنترل مراحل اجرا شده پرداخته می‌شود. در بازاریابی دیجیتال نیز از همین رویکرد استفاده شده، با این تفاوت که از ابزارهای دیجیتال در آن استفاده می‌گردد.

حوزه‌های تخصصی دیجیتال مارکتینگ چیست؟

در این میان رشته‌های تخصصی در دیجیتال مارکتینگ مانند ویدئو مارکتینگ(بازاریابی ویدئویی)، وایرال مارکتینگ (بازاریابی ویروسی)، کانتنت مارگیتینگ (بازاریابی محتواییگیمیفیکیشن، پروموشن کدها وجود دارند. در واقع  عمیق شدن روی این روش‌ها با توجه به اهداف کسب و کار شما موجب کسب نتیجه بهتر می‌گردد. برای مثال وقتی می‌خواهید در گوگل بیشتر دیده شوید مقوله کانتنت مارکتینگ به شدت مفید است. زیرا تهیه محتوا مناسب و باکیفیت بازدید سایت شما را افزایش داده و طبق الگوریتم‌های گوگل جایگاه بالاتری کسب خواهید کرد.

مزایای دیجیتال مارکتینگ چیست؟

پیچیدگی‌های بازاریابی باید توسط یک سری دسته بندی و مرحله بندی آسان شوند و با یک نگاه کلی باید متوجه شد با توجه به نوع کسب و کار به کدام یک از بخش‌های بازاریابی دیجیتال نیاز است و کدام یک از کمپین‌های دیجیتال مارکتینگ باید استفاده شود.

امکان دسترسی به طیف وسیعی از مخاطبان

از آن جایی که فضای دیجیتال بیش از گذشته در دسترس است و ابزار دیجیتال دارای ویژگی‌های استثنائی بسیاری است؛ این امکان فراهم شده که بتوان با هزینه‌های بسیار پایین‌تر به حجم بیش‌تری از مخاطبین دسترسی داشت. این تحولات باعث شده دیجیتال مارکتینگ نسبت به سایر روش‌های بازاریابی مورد توجه بیش‌تری قرار گیرد. البته باید توجه داشت به دلیل وجود اطلاعات فراوان و عموما آشفته، مخاطبین در میان حجم انبوهی از داده‌های ورودی دچار سردرگمی شده و قادر نخواهند بود به درستی داده‌ها و اطلاعات موردنظر خود را بیابند.

هزینه‌های پایین دیجیتال مارکتینگ نسبت به تبلیغات سنتی

امروزه فعالیت هیچ کسب و کاری بدون توجه جدی و افزایش سطح سرمایه گذاری بر دیجیتال مارکتینگ انجام نمی‌شود. چون هزینه‌های بسیار کم‌تری را متحمل می‌شود. هم چنین چون به تدریج مخاطبین در حال کوچ از نگاه سنتی به نگاه دیجیتال هستند، بازاریابی و تبلیغات در فضای سنتی پر هزینه و کم بازده به نظر می‌رسد. از این رو باید با آشنایی با روش‌ها و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ، مدیریت آن‌ها، به کارگیری متخصصین این حوزه و بهره‌مندی از مشاوره تخصصی آن‌ها در جهت توسعه کسب وکار به درستی گام برداشت.

نه تنها حضور در فضای دیجیتال بلکه ارائه نقاط تمایز از سایر رقبا برای مخاطبان روش ها و نکات بسیاری دارد که نیاز به بررسی استراتژی کسب و کار در وهله اول و سپس برنامه ریزی خواهد داشت. در این سری از مقالات با عنوان “دیجیتال مارکتینگ چیست؟” به بررسی گام های دیجیتال مارکتینگ که عبارتند از: تحلیل بازار، بخش بندی بازار، هدف گذاری بازار، تعیین جایگاه در بازار پرداخته و در پایان نیز موارد موجود در “معجون بازاریابی” به دقت بررسی می شود.

برای مطالعه کامل این سری از مقالات دیجیتال مارکتینگ بر روی لینک‌های مربوطه کلیک نمائید.

برای طراحی سایت نیاز به کمک دارید؟

سلام خوش آمدید!
برای ارائه خدمات بهتر در زمینه طراحی سایت و سئو مشاوران ما در واتس اپ در خدمت شما هستند.

منو